اينجا مينويسم، چون دوست دارم تو يا او نوشتههايم را بخوانيد!
نه اينكه كه حرف خيلي خاصي داشتهباشم، نه اينكه احساس كنم اينقدر حرفهايم با ديگران متفاوت است كه بخواهم آنها را به عرض همگان برسانم، نه اينكه فكر كنم نوشتن مشكلي از من يا ديگران حل ميكند، فقط دوست دارم تو يا او نوشتههايم را بخوانيد.
اصلاً نميدانم چرا من اينچنينم! خيلي دوست دارم با كسي حرف بزنم و كسي حرفهايم را بشنود، يا بنويسم و كسي نوشتههايم را بخواند! حتي در تنهايي، به صورت سؤال و جواب با خودم فكر ميكنم؛ يعني در آن واحد نقش دو نفر را بازي ميكنم، كسي كه ميگويد و كسي كه ميشنود. وقتي هم كه چيزي مينويسم، خودم حتماً ميخوانمش! نميدانم چرا اينچنينم!
به هر حال خواستم بداني كه خيلي دوست دارم تو يا او نوشتههايم را بخوانيد.
نه اينكه كه حرف خيلي خاصي داشتهباشم، نه اينكه احساس كنم اينقدر حرفهايم با ديگران متفاوت است كه بخواهم آنها را به عرض همگان برسانم، نه اينكه فكر كنم نوشتن مشكلي از من يا ديگران حل ميكند، فقط دوست دارم تو يا او نوشتههايم را بخوانيد.
اصلاً نميدانم چرا من اينچنينم! خيلي دوست دارم با كسي حرف بزنم و كسي حرفهايم را بشنود، يا بنويسم و كسي نوشتههايم را بخواند! حتي در تنهايي، به صورت سؤال و جواب با خودم فكر ميكنم؛ يعني در آن واحد نقش دو نفر را بازي ميكنم، كسي كه ميگويد و كسي كه ميشنود. وقتي هم كه چيزي مينويسم، خودم حتماً ميخوانمش! نميدانم چرا اينچنينم!
به هر حال خواستم بداني كه خيلي دوست دارم تو يا او نوشتههايم را بخوانيد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر