۱۳۸۴ فروردین ۷, یکشنبه

ما

دنیای من خیلی بزرگ است!
دنیای تو هم...
و دنیای او...
آنقدر که هیچ یک از ما فرصت کافی نیافتیم که به رسم زیبای نیاکانمان یا سفارش دین انسان سازمان دنیایمان را خانه تکانی کنیم! حتی در آستانه بهار...

من خیلی گرفتارم!
تو هم...
و او...
آنقدر که هیچ یک از ما فرصت کافی نیافتیم که به رسم زیبای نیاکانمان یا سفارش دین انسان سازمان دنیایمان را برای چند لحظه، فقط چند لحظه، ترک کنیم و حالی از هم بپرسیم! حتی در آستانه بهار...

دنیای من خیلی پر است!
دنیای تو هم...
و دنیای او...
آنقدر که هیچ یک از ما فرصت کافی نیافتیم که به رسم زیبای نیاکانمان یا سفارش دین انسان سازمان، حتی برای چند لحظه، دیگری را به دنیایمان راه دهیم! حتی در آستانه بهار...

فرصت کافی نیافتیم که...

شاید... شاید ما... شاید ما، من، تو و او، در یک دنیا زندگی می کنیم! فقط فرصت کافی نیافته ایم که این موضوع را بفهمیم!

هیچ نظری موجود نیست: