یک وقتهایی دلم گواه بد می دهد...
بعد... وقتی آن اتفاق بد می افتد، کمی می ترسم از خودم!
اگر آن گواه بد و آن اتفاق بد مربوط به خودم نباشد، کمی هم احساس گناه می کنم!
می دانم که تقصیر من نیست، ولی...
یک وقتهایی هم دلم گواه خوب می دهد...
یک وقتهایی، به قول معروف ته دلم قرصه...
بعد... وقتی آن اتفاق بد می افتد، کمی می ترسم از خودم!
اگر آن گواه بد و آن اتفاق بد مربوط به خودم نباشد، کمی هم احساس گناه می کنم!
می دانم که تقصیر من نیست، ولی...
یک وقتهایی هم دلم گواه خوب می دهد...
یک وقتهایی، به قول معروف ته دلم قرصه...
و یک اتفاق خوب...
پی نوشت:
هر وقت تو تصمیم گیری کم میارم، پدرم بهم میگه:«دخترم! به دلت رجوع کن».
پی نوشت:
هر وقت تو تصمیم گیری کم میارم، پدرم بهم میگه:«دخترم! به دلت رجوع کن».
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر