۱۳۸۴ تیر ۲۹, چهارشنبه

...

آنگاه که مغلوب خشم شدی، مخواه جستجوی خاطره های خوش را،
که سیلاب خشم، آبادی یادها را بیرحمانه خواهد شست.

آنگاه که وجودت را لبریز از شادی یافتی، به جستجوی اندکی غم برو،
که غم جام وجود آدمی را پرظرف خواهد کرد.

در آتش سوزان گرمای تابستان، یاد سرمای دی از سر به در مکن،
باشد که از یاد نبری نیازت را به تن پوشی گرم.

در برف ریزان و سرمای زمستان، یاد گرمای مرداد از سر به در کن،
باشد که به یاد داشته باشی آتشی روشن باید.

در لحظات حضور ماه تابان، غمگین شبهای بی مهتاب مباش،
که غیاب مهتاب، دیدار ستارگان است.

در شبهای ستاره باران، دلتنگ نور ماه مباش،
که مهتاب حسود درخشش آن همه ستاره را تاب نتواند آوردن.

در شیرین ترین لحظه حیات، نگاهی به مرگ داشته باش،
تا شیرینی در همه یاخته هایت نفوذ کند.

در آخرین لحظه حیات، در آستانه بی زمانی مرگ، نگاهی به عقب داشته باش،
تا زندگی در روحت حلول کند.


هیچ نظری موجود نیست: