۱۳۸۸ فروردین ۱۹, چهارشنبه

...

در ترانه ها،
در عطرها،
در نورها،
در داستان ها،
در بازي ها،
در ترسها و ترديدها
در رمزآلودي يك خانه قديمي بزرگ
در عظمت يك درخت اقاقي در فصل بهار
در انتظار به سر نرسيدني سبز شدن سبزه هاي عيد
در اشتياق ديدن يك آسمان روشن و آفتابي در صبح سيزده به در
در گرماي امن دو آغوش
در برق چشمان يك نوزاد
در آتش شيطنت يك پسربچه
دنبال تكه هاي كودكيم مي گردم

كودكيم گم نشد،
تكه تكه شد،
و تكه ها
گريختند
تركم كردند...

۱ نظر:

ناشناس گفت...

سلام هروقت بتونم میام به سایتت سرمیزنم
قبلتر ها هم بخش سکوت شاملو رو توی پیوندهای بلاگم داشتم حالا همه چی رو پاک کردم
داشتم سکوت رو گوش میدادم گفتم بیام یه سر بهت بزنم
روز و روزگار خوبی داشته باشی رفیق
مرضیه.ن