۱۳۸۸ فروردین ۱۱, سه‌شنبه

داستان شغاد

گزارشي از راديو زمانه، داستان شغاد را به يادم آورد. نكته اي كه توجه ام را به خود جلب كرد، پديده برادركشي-- به صورتي آگاهانه-- بود.
برادري با مفهوم فيزيولوژيكي آن-- نه به معناي معنوي-- در فرهنگ ايراني جايگاه مهمي دارد. البته نمي دانم كه آيا اين جايگاه ريشه اسلامي دارد يا به قبل از آن برمي گردد. به طور كلي، "هم خوني" در فرهنگ شرقي جايگاه ويژه اي دارد.

در خانواده هسته اي، همواره از اعضاي خانواده خواسته مي شود كه به هر قيمتي ساختار خانواده را حفظ كنند؛ هميشه كوچكترها به اطاعت از بزرگترها و بزرگترها به گذشت از كوچكترها دعوت مي شوند، فارغ از اينكه توقع بزرگترها يا اشتباه كوچكترها از چه نوعي باشد.

هر از گاهي شخصيتي شيطاني در خانواده اي سر بر مي آورد و دست به عملي شنيع، چون قتل، ميزند؛ ولي اعضاي خوش طينت خانواده از عمل او مي گذرند چرا كه همخون ها اگر گوشت همديگر را بخورند، استخوان همديگر را دور نمي ريزند.
در داستان رستم و شغاد، شغاد ظلم مي كند و برادر با دست خود او را مجازات مي كند. بخشايشي در كار نيست...

هیچ نظری موجود نیست: